نیکولا

ساخت وبلاگ
فکر می‌کنم آلزایمر گرفته‌ام و این را نه برای خنده می‌گویم، نه شوخی، نه اینکه صرفاً چیزی گفته باشم. از کتاب‌هایی که خوانده‌ام فوق فوقش یک عبارت دو سه کلمه‌ای یادم می‌آید: «درباره‌ی جنگ جهانیه»، «جایزه نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 171 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

اگر به یک مراسم عروسی دعوت شده‌اید که کسی در آنجا شما را نمی‌شناسد، نگران نباشید. به عنوان مثال ممکن است شما همکار داماد باشید و در قسمت خانم‌ها کسی شما را نشناسد، یا مثلا عروس، دوست همسرتان باشد و در نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 185 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

کنار جالباسیِ ورودی خانه‌مان تابلویی داشتیم که روی آن نوشته شده بود «خدا». اما نمی‌دانم چرا، به طرز عجیبی هیچ‌وقت نمی‌دیدیمش و فقط گهگاهی برای گردگیری سراغش می‌رفتیم. چند روز قبل تابلو را برداشتم و روی ستونی کنار میز آشپزخانه‌مان نصب کردم. حالا خدا هر روز با ما صبحانه می‌خورد، تلویزیون می‌بیند، زیر باد کولر می‌نشیند و لابد وقتی که ما خوابیم یواشکی می‌رود سر یخچال و کمی شیرکاکائو برای خودش می‌ریزد. خدا هم دل دارد به هر حال!

نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 198 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

خوشبختی یعنی شاگردانت از نیم ساعت قبل از کلاس منتظرت باشند و نیم ساعت بعد از کلاس، به‌زور بیرونشان کنی.

نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 161 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

راهنمایی یا دبیرستان که بودیم، توی کتاب‌های درسی‌مان داستانی داشتیم از پسری که هیچ‌وقت انشا نمی‌نوشت اما همیشه از روی دفتر خالی، چنان انشایی می‌خواند که آب از لب و لوچه‌ی معلم و هم‌کلاسی‌هایش راه می‌ا نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 162 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

بالکن ما مشرف به خانه‌ای قدیمی است که چند اتاق دارد. توی یکی از اتاق‌هایش تخت بزرگی گذاشته‌اند و روی تخت پیرمردی خوابیده که بیماری صعب‌العلاجی دارد. در خانه، دختر جوانی زندگی می‌کند که موهای زیبایی دا نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 176 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

تصمیم گرفته‌ایم هر چند ماه یک بار بگوییم یک نفر بیاید و در تمیز کردن خانه کمکمان کند. کسی که دفعه‌ی قبل آمده بود، از چند روز پیش از آمدنش فهرستی داده بود که برایش تهیه کنیم. دستکش سایز متوسط، جرم‌گیر نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 183 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

متأسفانه بخش زیادی از خوشبختی یا عدم خوشبختی هرکس وابسته به بخت جغرافیایی آن شخص است. یعنی هرچقدر هم خوش‌بین باشیم و خوشبختی را به معنای آرامش درونی و این چیزها تعبیر کنیم،  روزی مجبور می‌شویم بپذیریم نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 167 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

گفت: چرا تو فکری؟گفتم: همه‌چی خیلی گرون شده.گفت: خدا رو شکر کن.گفتم: برای گرونی؟گفت: نه. برای اینکه توی گروه پنجمی.گفتم: یعنی چی؟گفت: گروه اول کسایی هستن که می‌تونن خرید کنن، ولی نمی‌تونن بخورن. گروه نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 198 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19

سیزده ساله بودم. یعنی سال 1383. خیلی از هم‌سن و سال‌هایم تا حالا کلمه‌ی «وبلاگ» به گوششان نخورده بود. «اس‌ام‌اس» تازه داشت مُد می‌شد و برای کسی مهم نبود وبلاگ چیست و به چه دردی می‌خورد. برادرم یک وبلا نیکولا...
ما را در سایت نیکولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 158 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19